حـــس هفـتـم

سهم من

سهم من زمستانی است که شعله های بخاری درک زمستانی بودن دنیا را از من میگیرد.

حـــس هفـتـم

حس دیگری باید باشد ورای این حواس پنج، یا شش گانۀ شناخته شده. حس دیگری که ترکیب دلپذیری دارد از رنگهای ملایم… نور آفتاب که اریب باریده روی قالی… لمس دستها و پاهای یک نوزاد… نوشیدن یک فنجان چای در یک غروب بارانی در بالکن خانه با یک دنیا خستگی… دیدن یک آشنای دور از ازدحام … و آن دقیقه های صبح که آفتاب چشمت را می زند و ودوست داری تا ابد کش بیایند. این همان حس هفتم است .
همان حسی که اگر نبود چیزی از تماشای قطره های باران روی شیشه بخار گرفته ماشین، دستگیر آدم نمی شد و محال ممکن بود دل کسی برای صدای چرخیدن کلید در قفل بلرزد.
حس هفتم بعضی آدم ها پرکار تر است . همان هایی که همیشه خدا یک دوربین عکاسی یا یک برگ کاغذ و قلم کنار دستشان است و دنبال ثبت کردن و نگه داشتن تاریخ و ساعت لحظه ها هستند . حس هفتم بعضی ها هم مریض است . همان هایی که نه از بوی شب بو توی حیاط هیجان زده می شوند و نه از تمام شدن فصل انگور دلشان هری می ریزد .
عجیب ترین حس آدم ها نه بینایی شان است و نه حتی همان حس ششم معروف. ناشناخته ترین نوع حس در آدم ها همین حس هفتم است . وظیفه اش به گمانم پیدا کردن آن لحظه های دل نشینی ست که توضیحشان، برای کسی ممکن نیست. … الا کسی که خیلی آدمیزاد را بلد باشد .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 7 فروردين 1394برچسب:, ] [ 12:59 ] [ تـــوت فـرنـگــی ] [ ]